شهدای کازرون، شهید «قاسم زارع» اول مهرماه 1366 در حالی که (در جبهه شلمچه) با کمک نیروهایی که فرمانده ایی آنان را بر عهده داشت به یاری دیگر همرزمان خویش شتافت و به آرزوی دیرینه اش رسید و شربت شهادت را مردانه سر کشید.

نصرالله افشاری: شهیدی که حضور در عملیات را مهمتر از دیدن پسر تازه متولد شده اش دانست

اری نصرالله افشاری (آرپی جی زن گردان فجر) در همان شب هنگام عبور از اروندرود خروشان وحشی در عملیات کربلای چهار به آرزوی دیرینه اش که همان شهادت در راه خدا بود رسید و دیدار فرزند تازه متولد شده خویش را به قیامت گذاشت.

 شهدای کازرون، بعد از آن همهمه، دستور آماده حرکت و انجام عملیات داه شد. تجهیزاتم را به بدن حمایل کرده وبه سراغ عده ای از همرزمان رفتم تا خداحافظی کنم. با اولین فردی که روبرو شدم نصراله افشاری بود وی که آماده رزم بود صدایم کرد و گفت: حسین چطوری؟

 شهدای کازرون، وقتی خود را بودن خویش را پیش خدا ذبح  می كنیم شادمانی و خورسندی وجودت را میان شانه های موج خویش می گیرد و ترا از عشق امید و رضایت می اكند

بچه های ما در كربلاهای مكرر مفاهیم ژرفی چون هجرت. حسرت و پرواز را معنا كردند آنها نمونه های وارسته و برجسته آفرینش بودند. مردان خداجوی طوفانی. دریادلان سبز مرغان دریایی سرگردان در بیكرانگی اسمان وحدت شگفتا صبوری كه چشمهایشان داشت. شگفتا حماسه ها كه در دستانشان بود رونق افزای خاطره های سپید اسمانند و مجلس افروز بزم حضورهماره فرشتگان .