ادامه راه خون شهدای کازرون
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
تبلیغات
شهدای کازرون
ارتباط با مدیر
نام :
ایمیل:
موضوع:
پیغام :
نویسندگان وبگاه
آرشیو مطالب
دیگر امکانات

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 46
بازدید دیروز : 21
بازدید هفته : 151
بازدید ماه : 964
بازدید کل : 75957
تعداد مطالب : 219
تعداد نظرات : 7
تعداد آنلاین : 1

ابزار های وب مذهبی رایگان شهدای کازرون


ابزار مذهبی وبلاگ شهدای کازرون
شهدای کازرون مرجع قالب های مذهبی رایگان توضیح توضیح توضیح توضیح
محل تبلیغات شما
زنی که پیامبر بود
نویسنده نادرمنتظرالمهدی در پنج شنبه 30 آبان 1392 |

زنی که پیامبر بود

پیش از حسین(ع) و پس از او، صحنه تاریخ هماره میدان نبرد حق و باطل بوده است. اما چرا از میان این همه، عاشورا حماسه‏ای دیگرگونه است؟




شهدای کازرون، كربلا، بیابان سوزانی است كه در آن بال و پر منطق می‏سوزد. سر عقل خم می‏شود. پای چوبین استدلال می‏شكند و زبان استدلال، لال می‏شود.

شهدای کازرون

برچسب‌ها: زنی که پیامبر بود ،حضرت زینب ،پیامبر ،حسین(ع) ،کربلا ، ,
شهادت کامل‌ترین جلوه ایثار و نقطه اوج کمال و صعود وجودی یک مجاهد
نویسنده نادرمنتظرالمهدی در چهار شنبه 29 آبان 1392 |

شهادت کامل‌ترین جلوه ایثار و نقطه اوج کمال و صعود وجودی یک مجاهد
شهادت نقطه اوج و مرتبه کمال سیر و صعود وجودی یک مجاهد و برترین صورت تحقق ایثار است.


شهدای کازرون، ایثار و شهادت از خصایص والای انسانی و از ویژگی‌هایی است که در نزد هر قوم و فرهنگی شایسته احترام است.

تمامی ادیان عظمت شهید را ستوده اند و تمامی فرهنگ‌ها در برابر والایی ایثارگری سر فرود آورده اند. ایستادن دربرابر غریزه صیانت جان که جزء ابتدائیات حیات هر موجود جاندار است نیازمند روحی والا و اراده ای بسیار قوی است. گذشتن از این بنیادی ترین غریزه برابر با ورود به حیطه ای فراتر است که هرچند گویی لذت درک ساحت آن چنان جذاب است که تلخی مرگ را در کام شهید از عسل شیرین تر می‌کند اما عظمت و والایی آن سایرین را به تعظیم وا می‌دارد.

 

شهدای کازرون

برچسب‌ها: شهادت , کامل ترین , جلوه ایثار , نقطه اوج کمال , ایثار , ,
سالروز آغاز «عملیات ظفر 4»
نویسنده نادرمنتظرالمهدی در سه شنبه 28 آبان 1392 |

سالروز آغاز «عملیات ظفر 4»

۲۸ آبان ماه سالروز عملیات نامنظم «ظفر۴» است. عملیاتی که در عمق خاک عراق انجام شد و منجر به بسته شدن جاده ترانزیتی عراق_ترکیه شد.



شهدای کازرون، سلسله عملیات‌های نامنظم ظفر به منظور پاسخگویی به شرارتهای رژیم بعثی در بمباران شیمیایی روستاهای کردنشین شمال عراق و هدف قرار دادن عمق استراتژیک، اقتصادی و بازرگانی کشور متخاصم عراق و توسط سپاه پاسداران انجام شد. به دلیل برون مرزی بودن این عملیات‌ها و همچنین آشنا نبودن کامل با قسمت‌های کوهستانی منطقه کردستان عراق و نیز همراهی نیروهای معارض عراقی با رزمندگان کشورمان، این عملیات‌ها به صورت نامنظم برگزار شدند تا کمترین تلفات و خسارت را به دنبال داشته باشند.

شهدای کازرون

برچسب‌ها: سالروز ،عملیات ،ظفر4 ،رژیم بعثی ،بمباران شیمیایی ، ,
دیدار ما دشت کربلا
نویسنده نادرمنتظرالمهدی در دو شنبه 27 آبان 1392 |
 دیدار ما دشت کربلا

دریا بسیار آرام و دلنشین، اروند متلاطم و خروشان، هوا سرد و سوزناک، آب به درجه انجماد رسیده است، قبلا دریا می‌رفتیم از دور دست که دریا موج می‌زد فرار می‌کردیم، حالا آمده‌ایم وسط خروشان‌ترین آب وحشی دنیا، با تجهیزات جنگی.



شهدای کازرون، شب عملیات «والفجر هشت»، سوار قایق شدیم و به سوی دشمن حرکت کردیم. از نهر خجسته که گذشتیم، قایق‌ها خاموش شدند تا دشمن متوجه حضور نیروها در اروند نشود، خیلی آرام و پارو زنان، پشت سر هم، رفتیم تا به نقطه تلاقی رسیدیم. قایق‌ها به صورت دایره‌وار حلقه زدند، بچه‌ها زمزمه کنان شروع کردند به خواندن زیارت عاشورا، بعد منتظر غواص‌ها شدیم.

شهدای کازرون

برچسب‌ها: دشت کربلا ،عملیات ،والفجر8 ،اروند ،زیارت عاشورا ، ,
روایتی از محاصره، سقوط و آزادسازی سوسنگرد
نویسنده نادرمنتظرالمهدی در یک شنبه 26 آبان 1392 |
روایتی از محاصره، سقوط و آزادسازی سوسنگرد

روز بعد، یعنی ششمین روز از مهرماه ۱۳۵۹، در حالی که آتش سنگینی بر شهر می‌بارید، عراقی‌ها از کرخه عبور کرده و وارد شهر شدند... تعداد اندکی نیروی مسلح که از شهر دفاع می‌کردند، نتوانستند کاری از پیش ببرند و در نهایت سوسنگرد سقوط کرد...



شهدای کازرون، آن‌هایی که امروز کمتر از سی بهار از عمرشان گذشته، شنیدن قصه‌های جنگ را هم‌چون قصه‌های هزار و یک شب، تنها شیرین و شنیدنی می‌یابند و گاه ممکن است، آن جان‌فشانی‌ها و دلاوری‌ها را افسانه‌هایی از سری افسانه‌های شاهنامه بپندارند.... لیکن بسیارند آنانی که امروز یادگار آن روزهایند و چه بسیار‌شان که یادگاری از آن را نیز بر بینه و بر جان دارند تا به ما یاد آورند که دفاع ما در برابر جور دوران در آن سال‌ها نه قصه است، نه افسانه.. بلکه حقیقتی است که خاطره‌اش در سینه خاک این سرزمین جای دارد و خاطرش در قلب فرزندان این خاک.

شهدای کازرون

برچسب‌ها: روایتی ،سقوط ،محاصره ،سوسنگرد ،خوزستان ، ,
آن سوی خاکریز/ سوسنگرد: آذرماه سال 1360
نویسنده نادرمنتظرالمهدی در شنبه 25 آبان 1392 |
آن سوی خاکریز/ سوسنگرد: آذرماه سال 1360

علی پور تازه یادش آمد که گرسنه است که زیر باران ایستاده. رفت به سراغ سنگر تدارکات و کیسه نانی که در آن بود، ناگهان صدای مسلسل دوباره بلند شد. علی پور فریاد زد یا حسین و کنار سنگر تدارکات بر زمین افتاد.

 

شهدای کازرون، باران می بارید و بوی خاک به مشام می رسید. ابرها غرش می کنند و طبل جنگ آسمان به گوش می رسد. شب از نیمه گذشته در سنگر نگهبانی زیر هویزه در دویست متری عراقی ها زمین گیر شده ایم. نادر سر در جبین فرو برده (شهید نادر دبستانی) و در دریای خیال خود گم شده، می شود تمام زیارت عاشورا را در چشمانش خواند او در حصر آبادان شهید شده بود (شهید زنده) و حا لا نزدیک هویزه پشت رودخانه نیسان در این شب طوفانی تا گلو در روضه فرو رفته بود.

 

شهدای کازرون

برچسب‌ها: خاکریز , سوسنگرد , هویزه , مسلسل , خمپاره , ,
برخی بوی حسین(ع) گرفتند و عده ای جا ماندند
نویسنده نادرمنتظرالمهدی در جمعه 24 آبان 1392 |

برخی بوی حسین(ع) گرفتند و عده ای جا ماندند

محرم جاری ست. جاری ترین نهر همیشه تاریخ؛ جدال حق و باطل و آنهایی که هرگز در مقابل ناحق سرفرود نمی آورند. اما هر کس از این نهر به اندازه ظرف وجودی خود بهره خواهد برد.



شهدای کازرون، محرم آغاز شد. برخی را شور گرفت، بی خبر از شعور، برخی در اوج شعور در صحنه شور نبودند؛ برخی اصلاً نبودند. برخی ظاهرشان بود اما باطنشان خفته، برخی باطناً بودند اما قدرت ظاهر شدن نداشتند. برخی نشستند و فلسفه بافتند که باید اینچنین باشد اما نیست و نباید آنچنان باشد اما هست.

شهدای کازرون

برچسب‌ها: محرم جاری ست ،برخی بوی حسین گرفتند ،برخی جاماندند ، ,
چگونگی شهادت علی‌اکبر، ابوالفضل العباس و حضرت سیدالشهدا(ع)
نویسنده نادرمنتظرالمهدی در پنج شنبه 23 آبان 1392 |

چگونگی شهادت علی‌اکبر، ابوالفضل العباس و حضرت سیدالشهدا(ع)

4000 تیرانداز از هر سو امام را هدف قرار دادند. سپاهیان عمر سعد با هر وسیله‌‌‌‏اى که در اختیار داشتند به آن حضرت ضربه می زدند، ولى هر کس به قصد کشتن نزدیک آن بزرگوار مى‌‏شد، لرزه بر اندامش مى‏‌افتاد و به عقب بر مى‌‏گشت.



شهدای کازرون، حضرت على بن الحسین علیه‌‌السلام (على اکبر) اولین فرد از بنى هاشم بود که آماده نبرد شد.

شهدای کازرون

برچسب‌ها: شهادت علی اصغر ،شهادت ابوالفظل(ع) ،شهادت حضرت سیدالشهدا(ع) ،سپاهیان عمرسعد ،روزعاشورا ، ,
روز تاسوعای حسینی در فرهنگ شیعه
نویسنده نادرمنتظرالمهدی در چهار شنبه 22 آبان 1392 |
 روز تاسوعای حسینی در فرهنگ شیعه

تاسوعا و عاشورا دو نماد عشق و دلباختگی در برابر معبود و جانفشانی در راه جانان است و شنیدن این دو واژه برای هر آزاده ای یادآور نهایت اخلاص، وفا، جوانمردی و آزادگی در صحنه گیتی است.



شهدای کازرون، روز تاسوعا در فرهنگ شیعه از دیرباز به عنوان روزی شناخته شده که عزاداران و عاشقان اهل بیت(ع) ضمن بیان فضیلت های علمدار کربلا، به مرثیه سرایی و عزاداری برای او می پردازند.

شهدای کازرون

برچسب‌ها: روز تاسوعا ،ابوالفضل ،فرهنگ شیعه ،امام حسین(ع) ،عاشقان اهل بیت ، ,
خاطره مقام معظم رهبری از جبهه‌ها+فایل صوتی
نویسنده نادرمنتظرالمهدی در سه شنبه 21 آبان 1392 |
شهیدی که زیر آفتاب مانده بود
 خاطره مقام معظم رهبری از جبهه‌ها+فایل صوتی

گفتم سریعا این مسأله را دنبال کنید، جسد این شهید را بیاورید و جسد شهداى دیگر را هم که در این منطقه ممکن است باشند جمع کنید. اما در همان حال در دلم گفتم قربان جسد پاره پاره‌ات یا اباعبدالله.

 

شهدای کازرون، در یکى از همین روزهایى که ما در خطوط جبهه حرکت مى‌کردیم، یک نقطه‌اى بود که قبلا دشمن متصرف شده بود، بعد نیروهاى ما رفته بودند آن‌جا را مجددا تصرف کرده بودند، بنده داشتم از این خطوط بازدید مى‌کردم و به یگان‌ها و به سنگرها و به این بچه‌هاى عزیز رزمنده‌مان سر مى‌زدم، یک وقت دیدم یکى دو تا از برادران همراه من خیلى ناراحت، شتابان، عرق‌ریزان، آشفته، آمدند پیش من و من را جدا کردند از کسانى که داشتند به من گزارش مى‌دادند که یک جمله‌اى بگویم، دیدم که این‌ها ناراحتند.

 

شهدای کازرون

برچسب‌ها: فایل صوتی , خاطره , مقام معظم رهبری , شهیدی که زیر آفتاب مانده بود , جبهه , ,
منطقه ملکوت/قسمت دوم
نویسنده نادرمنتظرالمهدی در دو شنبه 20 آبان 1392 |
منطقه ملکوت/قسمت دوم

احمد با گلوله ی تانک به شهادت رسید.گردان کمیل در آن سوی مجنون دارند به لیلی می رسند. بی سیم چی دست راستش قطع شده و با دست دیگر بی سیم را گرفته. احمد سر در بدن ندارد. یکی از قایق های بچه های کمیل با آرپی جی به هوا رفت. دست و پای قطع شده ی بچه ها در هور شناور است. از بی سیم صدا می آید احمد، احمد، احمد، اینجا موقعیت علقمه است. ابوالفضل اینجا غریب است و با دست های قلم شده چشمش به خیمه است.

 

شهدای کازرون، شب است و سکوت است و مهتاب و من و احمد که قافله دار کاروان در جلو حرکت می کرد. نفس ها در سینه ها حبس بود و احمد که داشت پا به منطقه ملکوت می گذاشت، بی سیم چی آمد نزدیک و گفت فرمانده! فرمان رسید یا زهرا(س) و احمد تا نام زهرا(س) را شنید اشکش جاری شد و گفت: لبیک، لبیک یا زهرا(س).

شهدای کازرون

برچسب‌ها: منطقه ملکوت ،سردار ،شهید ،احمدرضوانی ،گردان کمیل ، ,
مُثله شدن نوجوان بسیجی در اردوگاه بعثی‌ها
نویسنده نادرمنتظرالمهدی در یک شنبه 19 آبان 1392 |

مُثله شدن نوجوان بسیجی در اردوگاه بعثی‌ها

در راهروی باریک ورودی، با شلاق و لگد از ما پذیرایی کردند. صدای خرد شدن استخوان بسیجی نوجوانی را شنیدم که بر روی زمین افتاد و در حالی که از درد به خود می‌پیچید، او را روی زمین می‌کشیدند.



شهدای کازرون، دستهایم را از پشت با طناب بسته بودند؛ آنقدر محکم که تا چندین روز پس از باز کردن، متورم و سیاه بود. چشم‌هایم جایی را نمی‌دید. درد شدیدی پاهایم را آزار می‌داد. ساعت‌ها با پای برهنه روی سنگلاخ‌ها و بوته‌زارها دویدن و خزیدن، راه رفتن را برایم غیر ممکن می‌ساخت. اما قدم‌هایم، اگر بخواهند زنده باشم، باید مرا یاری می‌کردند. یکی از همراهانم، نمی‌دانم چه کسی، چون چشم‌هایم بسته بود و فقط صدای او را می‌شنیدم. پایش ترکش خورده بود و استخوانش خرد شده بود؛ با این حال باید به دنبال ما حرکت می‌کرد. بارها افتادن او را روی زمین شنیده بودم که با ضربات قنداقه تفنگ او را از زمین بلند می‌کردند. این بار که روی زمین افتاد دیگر بلند شدن برایش ممکن نبود. خونریزی شدید، رمقی برای راه رفتن نگذاشته بود. بدنش سنگین شده بود و چند نفر از جانیان خلق به جان او افتادند. ما فقط صدای ضرباتی را که بر پیکر او وارد می‌شد می‌شنیدیم. رمق فریاد کشیدن نیز نداشت. خدایا اگر دستهایم باز بود، لااقل او را از زمین بلند می‌کردم! رحم کنید!

شهدای کازرون

برچسب‌ها: مثله شدن ،نوجوان بسیجی ،اردوگاه ،بعثی ها ، ,
در چهارراه مرگ جزیره مجنون چه می‌گذشت
نویسنده نادرمنتظرالمهدی در شنبه 18 آبان 1392 |

در چهارراه مرگ جزیره مجنون چه می‌گذشت

ساعت ۹ صبح با خودرو به سمت خط مقدم حرکت کردیم. از تعدادی دکل‌های دیده‌بانی گذشتیم و به چهارراه معروف به «چهارراه مرگ» رسیدیم.



شهدای کازرون، اواخر خرداد ماه سال 1365 بود که دستور حرکت لشکر 58 تکاور از منطقه دشت عباس و به جزیره مجنون ابلاغ شد. این منطقه از نظر بچه‌ها به جزیره جهنمی معروف بود. از خط مقدم به پشت جبهه نقل مکان کرده و حدود 20 روز داخل رودخانه‌ای خشک و بی‌آب و علف که به طور پراکنده درختانی هم در آن روییده بود، مستقر شدیم. پس از آن، گردان ما به وسیله ستون خودرویی که از طرف پشتیبانی لشکر فرستاده بودند، به طرف جزیره مجنون حرکت کرد. پس از پیمودن ساعت‌ها راه و پشت سر گذاشتن جاده‌های پر پیچ و خم و همچنین شهر بستان، سرانجام به جزیره مجنون رسیدیم.

شهدای کازرون

برچسب‌ها: چهار راه مرگ ،جزیره مجنون ،خط مقدم ،دکل دیده بانی ، ,
شیرخوارگان حسینی با قرائت نذرنامه سرباز امام زمان(عج) شدند+فیلم
نویسنده نادرمنتظرالمهدی در جمعه 17 آبان 1392 |

شیرخوارگان حسینی با قرائت نذرنامه سرباز امام زمان(عج) شدند+فیلم

مصلای امام خمینی(ره) تهران صبح امروز مهمان شیرخوارگان سبزپوشی بود که آمده بودند خود را نذر قیام امام مهدی(عج) کنند تا مفتخر به لقب سربازان حضرت صاحب‌الامر(عج) شوند.



شهدای کازرون، یازدهمین همایش شیرخوارگان حسینی در حالی صبح امروز نخستین ماه محرم سال 1435 هجری در چهارمین روز از ماه عزای حسینی(جمعه 17 آبان ماه) برگزار شد که مادران همراه با شیرخوارگان خود در بیش از 2300 نقطه از ایران و جهان حضور پیدا کردند تا در غم مادر علی اصغر(ع) بانو رباب(س) شریک شوند.

شهدای کازرون

برچسب‌ها: شیرخوارگان حسینی ،قرائت نذرنامه ،سرباز امام زمان(عج) ،علی اصغر(ع) ،فیلم ، ,
منطقه ملکوت/قسمت اول
نویسنده نادرمنتظرالمهدی در پنج شنبه 16 آبان 1392 |
منطقه ملکوت/قسمت اول

فرداي آن شب احمد گفت راستي محسن! چرا آن که از والضالين مردم ايراد مي گيرد و از راه شمال به جبهه مي رود به آفتابي نهج البلاغه بر نمي گردد؟

 

شهدای کازرون، هرگاه خواستم در مورد احمدي که به رضوان خدا رفت(سردار شهيد احمد رضواني) چيزي بنويسم دستم در ميدان قلم سرباز سرباز شکست خورده اي مي ماند که جز تسليم راه ديگري نداشت او که تا دم آخر که سر را به خدا هديه داد خود را غلام حسين مي دانست. وضو مي گرفت، لباس سبز سپاه را مي پوشيد و مي گفت اين لباس شهدا است بايد حرمت آن را نگاه داشت.

شهدای کازرون

برچسب‌ها: منطقه ملکوت, سردارشهید, احمدرضوانی, محسن خسروی, حسین میرشکاری,
طرحی که مشهدی عباس مغنی برای عملیات داد
نویسنده نادرمنتظرالمهدی در چهار شنبه 15 آبان 1392 |

طرحی که مشهدی عباس مغنی برای عملیات داد

طرح مشهدی عباس مغنی مورد توجه فرماندهان قرار گرفت و بعد از مطالعه دقیق و ارزیابی منطقه به این نتیجه رسیدند که در این محور، هیچ راهی برای پیشروی به جلو، غیر از این راه وجود نداشته و ممکن نیست.



قبل از رسیدن به منطقه سایت‌های موشکی 4 و 5 عراقی‌ها خطوط دفاعی و مواضع خود را تا آنجا که می‌توانستند محکم و نفوذناپذیر کردند. این منطقه برایشان اهمیت حیاتی داشت. باید آن را به هر قیمتی حفظ می‌کردند تا از این محور، شهرهای مهم خوزستان از جمله دزفول مقاوم را هر روز و شب موشک‌باران کنند.



شهدای کازرون

برچسب‌ها: طرح ،مشهدی ،عباس ،مغنی ،عملیات ، ,
چرا مسلمانان در جنگ بدر آب را به روی کفار بستند که آنها در کربلا تلافی کنند؟
نویسنده نادرمنتظرالمهدی در سه شنبه 14 آبان 1392 |
پاسخ به شبهات/
چرا مسلمانان در جنگ بدر آب را به روی کفار بستند که آنها در کربلا تلافی کنند؟


چرا مسلمانان در جنگ بدر آب را به روی کفار بستند که آنها در کربلا تلافی کنند؟ آیا این یک تاکتیک جنگی نبوده است که ما آن را در کربلا ظلم می‌نامیم؟



همیشه ابتدا باید فرض مطروحه در سؤال اثبات شود و سپس پرسیده شود چرا؟ ما نباید هیچ گاه آن چه را علیه خدا، اسلام، قرآن، اهل عصمت (ع) و تاریخ اسلام بیان می‌کنند و هیچ دلیل، مدرک و سندی هم ارائه نمی‌دهند؛ یک اصل مسلّم و ثابت شده فرض کنیم و بعد از خود یا دیگران بپرسیم: چرا؟

شهدای کازرون

برچسب‌ها: مسلمانان ،جنگ بدر ،آب ،کفار ،کربلا ، ,
مداح شهیدی که به پیشواز محرم رفت+عکس
نویسنده نادرمنتظرالمهدی در دو شنبه 13 آبان 1392 |

مداح شهیدی که به پیشواز محرم رفت+عکس

بوی محرم که میاد سینه زنها و روضه خونها و همه خدمه های دستگاه امام حسین(ع) هوایی می‌شوند. یکی از اونهایی که خیلی توی جبهه هوایی شده بود روضه خون امام حسین(ع)، شهید حسن مقدم بود.



 یک هفته به محرم مونده بود و ما آماده می‌شدیم برای محرم سال 65. بعضی‌ها هم مرخصی گرفته بودند یا رفته یا می‌خواستن بروند تهرون برای محرم، و از منطقه هم قول و قرار برای حسینیه لباس فروش‌ها و مسجد جامع بازار گذشته بودند. ما هم قول داده بودیم که امسال محرم لااقل به هیئت های عزاداری می‌رسیم.

شهدای کازرون

برچسب‌ها: مداح ،شهید ،محرم ،عکس ،امام حسین(ع) ،,
آزاده شهید
نویسنده نادرمنتظرالمهدی در یک شنبه 12 آبان 1392 |

آزاده شهید "حسین لشگری" اسطوره مقاومت/موشک‌های ایران چگونه بغداد را هدف قرار دادند؟

صدای انفجاری که دیشب شنیدید مربوط به موشک‌های دوربرد ایران است که به ساختمان «بانک رافدین» بغداد اصابت کرده و آن را در هم کوبیده است. بچه‌ها با شنیدن خبر از خوشحالی آرام‌ و قرار نداشتند و زیر لب زمزمه‌ می‌کردند: «موشک‌، جواب موشک».

 

"با گذشت چند سال از اسارت به تدریج حساسیت‌هایی در جمع بیست و پنج نفری ما به وجود آمد که جناب محمودی به عنوان ارشد آسایشگاه برای رفع آن با همکاری بچه‌ها قوانینی را تدوین کرد که تمامی خلبانان موظف به اجرای آن بودند. این قوانین به صورت «کتابچه دستور العمل» درآورده شد و اسامی بیست و پنج نفر در زیر آن نوشته شده بود که همه امضا کردند.

 

 

شهدای کازرون

برچسب‌ها: آزاده شهید , حسین لشکری , موشک های دوربرد ایران , اسطوره مقاومت , اسارت , ,
بیائید به گناهانمان اعتراف کنیم آیا خداوند ما را خواهد بخشید؟!!!
نویسنده نادرمنتظرالمهدی در شنبه 11 آبان 1392 |
بیائید به گناهانمان اعتراف کنیم آیا خداوند ما را خواهد بخشید؟!!!

یاد حاجی بخیر روزی گفت: خدایا! مجید شهید می شود او را بیامرز. آن شب صمد رفت در حالی که وصیت کرده بود قبرش بیاد مظلومیت حضرت زهرا(س) گلی بسازند و عباس با گلوله تانک پودر شد.

 

بیاد روحانی شهید حاج مجید حسن زاده و تمام شهدای مظلوم گردان فجر لشکر 33 المهدی(عج)

 

شهدای کازرون

برچسب‌ها: گناهان ،اعتراف ،خداوند ،بخشید ،گردان فجر ،,
دعایی که یک بعثی را متحول کرد
نویسنده نادرمنتظرالمهدی در جمعه 10 آبان 1392 |
دعایی که یک بعثی را متحول کرد

جنایت، رذالت و کینه‌ورزی از خصوصیات روحی نظامی‌های بعثی بود، اما من به نوبه خود نمی‌توانم این حکم را به همه سرایت بدهم. بودند افرادی که در کسوت نظامی‌گری بعثی‌ها انجام وظیفه می‌کردند، اما طینتی پاک داشتند که گاهی که فرصتی دست می‌داد و نسیم روحانی، غبار قلب‌های زنگ گرفته‌شان را می‌زدود، می‌دیدی که چیزی از پاکترین انسان‌های مخلص خدا کم ندارند.



مطلب بالا بخشی از خاطرات ابراهیم ایجادی - از آزادگان دوران دفاع‌مقدس - است. در ادامه این خاطره می‌خوانیم: یک‌بار که بچه‌های آسایشگاه 12 داشتند دعای کمیل می‌خواندند، «سائر» که از یکی نگهبان‌های خشن و تندخوی عراقی بود، پشت پنجره می‌آید و تا بچه‌ها به خود می‌آیند، می‌فهمد که قضیه چه بوده است.

شهدای کازرون

برچسب‌ها: دعا ،بعثی ،متحول ،زادگان ،دفاع مقدس ، ,
دندان عاریتی
نویسنده نادرمنتظرالمهدی در پنج شنبه 9 آبان 1392 |

دندان عاریتی

آخر چند سالی است دندان عقل خود را کشیده ام و به جای آن دندان عاریتی گذاشته ام،چه کنم ، در روزگاران جوک و غیبت، در روزگاران آدامس های بادکنکی مرا چه کار به این کارها که مدرسه شهید بهمنی به مدرسه سهیلا،و خیابان شهید فرزدقی به خیابان آیدا تغییر نام پیدا می کند و مادر سه شهید از غصه دق کند.



می دانی گاه فیلمان یاد هندوستان می کند و به سراغ گذشته ها می رویم آن زمان هایی که محبت و عشق را خیر می کردند،و بچه هایی که تمام زندگی خود را به یکدیگر هدیه می دادند و ثروتمندانی که از مال دنیا یک جانماز و یک قرآن توجیبی چیز بیشتری نداشتند.

شهدای کازرون

برچسب‌ها: دندان ،دندان عاریتی ،شهیدفرزدقی ،مادرسه شهید ،غیبت ، ,
سه وصیت عجیب یک شهید
نویسنده نادرمنتظرالمهدی در چهار شنبه 8 آبان 1392 |

سه وصیت عجیب یک شهید

به طرف حسن رفتم دیدم حسن عزیز سر در بدن ندارد اما با تعجب بسیار مشاهده کردم پیکر بی سر حسن که به طرف قبله افتاده بود بلند شد و روی دو پا نشست.



 پس از مدتی مرخصی دوباره عازم جبهه شده بودم. سوار ماشین که شدم برای یک لحظه مسافران را برانداز کردم که ناگاه چشمم به او افتاد که روی صندلی‌های ردیف آخر نشسته بود. آشنایی مختصری با او داشتم. طلبه بسیجی، که بسیار مؤدب و مقید به آداب اجتماعی بود. او در یکی از مساجد جنوب تهران مشغول تحصیل بود. با اشتیاق رفتم و کنارش نشستم. با احترام زیاد به من جا داد و پس از سلام و احوالپرسی از او پرسیدم: «راستی حسن، اهل کجای تهران هستی».

شهدای کازرون

برچسب‌ها: سه وصیت ،عجیب ،یک شهید ،سه وصیت عجیب یک شهید ،روحانی ،عمامه ، ,
آن شب که حمید مسیح شده بود
نویسنده نادرمنتظرالمهدی در سه شنبه 7 آبان 1392 |

آن شب که حمید مسیح شده بود

گلوله ها همچنان شلیک می شدند آب هور با انفجار خمپاره ها با شدت به بدنه قایق می خوردند.در قایق سکوت بود و سکوت و حمید که اسلحه بر دوشش حمایل بود به آب نگاه می کرد،حمید آن شب آنقدر مسیح شده بود که آرزوی صلیب می کرد.



بهتر است آدم باشی و از حوا بگذری،آن کسانی که حوا را می پرستند آدم نیستند،خداوند آدم را برگزید نه حوا را.اگر حوا های ما آدم شوند شیطان هیچ غلطی نمی تواند بکند اگر آدم گریبان حوا را رها بکند آغوش خدا وند را در خواهد نوردید.

شهدای کازرون

برچسب‌ها: آن شب که حمیدمسیح شده بود ،قایق ،خمپاره ،شیطان ،صلیب ، ,
قسم خوردن اسمال یخی بر سر ناموس در اردوگاه اسارت بعثی‌ها
نویسنده نادرمنتظرالمهدی در دو شنبه 6 آبان 1392 |

قسم خوردن اسمال یخی بر سر ناموس در اردوگاه اسارت بعثی‌ها

وقتی ما را داخل گودال انداختند، برادرها جا باز کردند. روی دست و پای همدیگر نشستند تا ما دو تا راحت بنشینیم و معذّب نباشیم. سربازهای عراقی که این صحنه را دیدند، به آنها تشر زدند.



 وقتی ما را داخل گودال انداختند، برادرها جا باز کردند. روی دست و پای همدیگر نشستند تا ما دو تا راحت بنشینیم و معذّب نباشیم. سربازهای عراقی که این صحنه را دیدند، به آنها تشر زدند که چرا جا باز می‌کنید و روی دست و پای هم نشسته‌اید و با اسلحه‌هایشان برادرها را از هم دور می‌کردند. نگاه‌های چندش آور و کش‌دارشان از روی ما برداشته نمی‌شد. یکباره یکی از برادرها که لباس شخصی و هیکل بلند و درشتی داشت با سر تراشیده و سبیل‌های پرپشت، بلند شد و با لهجه‌ی غلیظ آبادانی، جواد را صدا کرد و گفت: هرچی گفتم راست و حسینی براشون ترجمه کن تا شیرفهم بشن!

شهدای کازرون

برچسب‌ها: قسم ،اسمال یخی ،اردوگاه ،اسارت ،بعثی ها ، ,
حیوانی که باعث خشم شب شد
نویسنده نادرمنتظرالمهدی در یک شنبه 5 آبان 1392 |

حیوانی که باعث خشم شب شد

یک دفعه از درز ته چادر، یک کله سفید به چه بزرگی آمد تو. تا کله را دیدیم،‌ آب دهان همه‌مان خشک شد. چند لحظه همه کپ کرده بودیم. می‌گفتیم: جنه؟ پریه؟ اما در یک لحظه، شوک و ترس بچه‌ها تبدیل شد به بمب خنده‌ای که وسط چادر ترکید.



خاطرات شفاهی دفاع مقدس اغلب خواندنی و جالب توجه است. به خصوص که اگر راوی خودش هم خوش بیان باشد و بتواند دیده‌هایش را با جزئیات بیان کند. کامران فهیم یکی از مجاهدانی است که مدتی از عمرش را در جوانی در جبهه ها گذارنده و از حال و احوال آن روزها به خوبی یاد می‌کند. آنچه می‌خوانید یکی از خاطرات وی است که می‌نویسد.

شهدای کازرون

برچسب‌ها: حیوانی که باعث خشم شب شد ،لحظه ،بمب ،خنده ، ,
خوردن ریشه علف برای رفع تشنگی و گرسنگی
نویسنده نادرمنتظرالمهدی در شنبه 4 آبان 1392 |

خوردن ریشه علف برای رفع تشنگی و گرسنگی

در فکه مانده بودیم، مجروح و تشنه و گرسنه؛ در این لحظه من به فکر افتادم که فرمانده‌مان می‌گفت: «اگر جایی گیر کردید که نه آب و نه غذا داشتید، از گیاهان بیابانی استفاده کنید».



صدها بار برای رزمنده‌ها رخ داده بود که در سرما  یا گرما مجبور بودند در را بمانند؛ گاهی هیچ چیزی برای خوردن پیدا نمی‌کردند حتی برخی از شدت جراحت و ضعف به شهادت می‌رسیدند؛ روایتی که می‌خوانیم رنج یک رزمنده از لحظه قبل از عملیات تا مجروحیت و اعزامش به بیمارستان است و به نقل از کتاب «کارت شناسایی» در ادامه می‌آید.

شهدای کازرون

برچسب‌ها: خوردن ،ریشه علف ،رفع تشنگی ، ,
نوشتن «هههههه»برای زنان حرام است!
نویسنده نادرمنتظرالمهدی در جمعه 3 آبان 1392 |

نوشتن «هههههه»برای زنان حرام است!

چندی است که بازار صدور فتاوای مضحک از سوی علمای فرقه وهابیت به شدت داغ شده است و هر کدام برای اینکه شهرت بیشتری کسب کنند، فتوای مضحک‌تری صادر می‎کنند.



 أبوالبراء یکی از این شیوخ وهابی است که خود را در شبکه اجتماعی توییتر با نام «علامه أبوالبراء» معرفی کرده و در زمینه صدور فتاوای مضحک رنج‎های بسیاری را نیز متحمل شده است.

شهدای کازرون

برچسب‌ها: نوشتن ،نوشتن هههههه ،زنان ،حرام ،مفتی عربستانی ،ابوالبراء ، ,
بدترین حرفی که اسرای ایرانی شنیدند
نویسنده نادرمنتظرالمهدی در پنج شنبه 2 آبان 1392 |
بدترین حرفی که اسرای ایرانی شنیدند

قسمت بیست و یکم خاطرات امیر مقاوم و آزاده لشکر اسلام،سرلشکر "حسین لشگری"

بچه‌ها در حالی‌که فریاد می‌زدند گفتند: مگر ما حیوان هستیم که این‌طور رفتار می‌کنید. درها را که بسته‌اید، هوا کثیف و متعفن است، پنجره‌ و هواکش هم که ندارد. مگر شما انسان نیستید؟ نگهبان‌ها بدون اعتنا به اعتراضات ما در را بستند و رفتند.

شهدای کازرون

برچسب‌ها: بدترین , حرف , اسرای ایرانی , شهید , سرلشکر , ,
ابراهیم زنده است
نویسنده نادرمنتظرالمهدی در چهار شنبه 1 آبان 1392 |

 ابراهیم زنده است

امروز دیگر «شیرین جافر» از ابراهیم پرستاری نمی‌کند؛ او همسر شهید شده است و می‌گوید: «ابراهیم من، حقیقتاً زنده است».



انگار همین دیروز بود که به دیدار جانباز شهید سرتیپ «ابراهیم مهران‌راد» رفته بودیم؛ روزی که می‌خواستیم از این جانباز مطلب بنویسیم اما دیدن این همه ایثار همسرش گزارش را تحت‌الشعاع قرار داد.

شهدای کازرون

برچسب‌ها: ابراهیم ،ابراهیم زنده است ،شهید ،ابراهیم مهران راد ،سرتیپ ، ,
لینک دوستان ما
» وب سایت دینی باشگاه صاحب الزمان
» شهداشرمنده ایم
» عنوان لینک

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان راه خون شهدای کازرون و آدرس shk.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





درباره وبگاه

به وبلاگ ادامه راه خون شهدای کازرون خوش آمدید
موضوعات وبگاه
برچسب ها
طراح قالب
شهدای کازرون
.: طراحی و کدنویسی قالب : شهدای کازرون :.
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبگاه محفوظ و متعلق به مدیر آن می باشد.کپی برداری از مطالب تنها با ذکر منبع مجاز است...