ادامه راه خون شهدای کازرون
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
تبلیغات
شهدای کازرون
ارتباط با مدیر
نام :
ایمیل:
موضوع:
پیغام :
نویسندگان وبگاه
آرشیو مطالب
دیگر امکانات

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 4
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 25
بازدید ماه : 276
بازدید کل : 76175
تعداد مطالب : 219
تعداد نظرات : 7
تعداد آنلاین : 1

ابزار های وب مذهبی رایگان شهدای کازرون


ابزار مذهبی وبلاگ شهدای کازرون
شهدای کازرون مرجع قالب های مذهبی رایگان توضیح توضیح توضیح توضیح
محل تبلیغات شما
بمناسبت سالروز بازگشت آزادگان به میهن اسلامی
نویسنده نادرمنتظرالمهدی در شنبه 26 مرداد 1392 |

شهدای کازرون

برچسب‌ها: آزادگان, بازگشت آزادگان, سالروز بازگش آزادگان,
بدترین خاطره یک فرمانده از جنگ
نویسنده نادرمنتظرالمهدی در یک شنبه 20 مرداد 1392 |

در عملیات، آتش به قدری سنگین شد که من زمین را گاز می‌گرفتم اما دور و برم را نگاه کردم و دیدم اگر منی که فرمانده هستم بلند نشوم، همه کپ می‌کنند و عملیات زمین می‌ماند.

خبرگزاری فارس: بدترین خاطره یک فرمانده از جنگ

شهید علی رضا موحد دانش علی رغم شجاعت ها و دلاورمردی‌هایش جزو فرماندهان شهیدی است که نامش در جامعه مهجور مانده و کمتر کسی‌نام او را شنیده است. ایشان در مقطعی فرماندهی لشکر 10 سید‌الشهدا را بر عهده گرفت اما به دلایل اختلافاتی که پیش آمد از این سمت استعفا داد و سرانجام به عنوان یک بسیجی ساده در منطقه حاج عمران به تاریخ 13 مرداد 1362 مزد خوییش را از خدایش گرفت و تا ابد عند ربهم یرزقون شد.

شهدای کازرون

برچسب‌ها: بدترین خاطره یک فرمانده از جنگ, شهید, موحددانش,
دست علی را که دیدم کپ کردم
نویسنده نادرمنتظرالمهدی در یک شنبه 13 مرداد 1392 |

چند قدمی نرفت جلو که ما دیدیم خاکی بلند شد و هوا سیاه شد، بعد هم موحد از بین خاک و خاکستر آمد جلو، در حالی که دستش قطع شد و همین طور از عصب‌ها و استخوان‌هایش دارد خون می‌آید.

خبرگزاری فارس: دست علی را که دیدم کپ کردم

شهید علی رضا موحد دانش علی رغم شجاعت ها و دلاورمردی‌هایش جزو فرماندهان شهیدی است که نامش در جامعه مهجور مانده و کمتر کسی‌نام او را شنیده است. ایشان در مقطعی فرماندهی لشکر 10 السید‌الشهدا را بر عهده گرفت اما به دلایل اختلافاتی که پیش آمد از این سمت استعفا داد و سرانجام به عنوان یک بسیجی ساده در منطقه حاج عمران به تاریخ 13 مرداد 1362 مزد خوییش را از خدایش گرفت و تا ابد عند ربهم یرزقون شد. 

شهدای کازرون

برچسب‌ها: دست علی را که دیدم کپ کردم, شهیدعلی موحددانش, لشکر10سیدالشهدا, بسیجی,
بمناسبت شب های قدر
نویسنده نادرمنتظرالمهدی در یک شنبه 6 مرداد 1392 |

اگر امشب به معشوقت رسیدی/خدا را در میان اشک دیدی

کمی هم نزد او یادی زما کن/کمی هم جای ما او را صدا کن

 

شهدای کازرون

برچسب‌ها: شب قدر, لیالی قدر, دعا, ضربت خوردن امام علی, مسجدکوفه,
لینک دوستان ما
» وب سایت دینی باشگاه صاحب الزمان
» شهداشرمنده ایم
» عنوان لینک

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان راه خون شهدای کازرون و آدرس shk.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





درباره وبگاه

به وبلاگ ادامه راه خون شهدای کازرون خوش آمدید
موضوعات وبگاه
برچسب ها
طراح قالب
شهدای کازرون
.: طراحی و کدنویسی قالب : شهدای کازرون :.
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبگاه محفوظ و متعلق به مدیر آن می باشد.کپی برداری از مطالب تنها با ذکر منبع مجاز است...